خلاصه داستان: رانگو یک آفتابپرست معمولی است که به طور تصادفی در شهر Dirt باد می کند ، یک پاسگاه بی قانونی در غرب وحشی با نیاز ناامیدانه به یک کلانتر جدید.
خلاصه داستان: پس از وقایع در خانه ، خانواده ابوت اکنون با وحشت دنیای خارج روبرو هستند. آنها مجبور به ورود به ناشناخته ها ، آنها موجوداتی را که با صدا شکار می کنند متوجه می شوند ، تنها تهدیدهایی نیستند که فراتر از مسیر شن و ماسه قرار دارند.
خلاصه داستان: در یک پیچ و تاب به افسانه ، شکارچی دستور داد که برفی سفید را به جنگل ببرد تا باد بادها در تلاش برای پیروز شدن ملکه شیطانی ، به محافظ و مربی خود تبدیل شود.
خلاصه داستان: مانی ، سید و دیگو کشف می کنند که عصر یخبندان به پایان می رسد و برای سفر به زمین بالاتر به همه می پیوندند. در این سفر ، آنها می فهمند که مانی در واقع آخرین ماموت های پشمی نیست.
خلاصه داستان: در زندان که زندانیان در یک سکوی نزولی تغذیه می شوند ، آنهایی که در سطح بالایی قرار دارند ، بیشتر از سهم عادلانه خود را می گیرند ، در حالی که موارد زیر برای گرسنگی روی ضایعات باقی مانده اند و یک مرد تصمیم می گیرد سیستم را تغییر دهد.